کلوپ مسخره بازی کلوپ مسخره بازی
| ||
|
دختری زیبا بود اسیر پدری عیاش، که درآمدش فروش شبانه دخترش بود! اما جناب زاهد همهمان شب اول، دختر را ......... . مست او را اطراف کلبه خود یافتند و پرسیدند با این وضع،این زمان، در این سرما، اینجا چه میکنی!!!؟
آن بود و زاهد از خیر حاکم چنان، بی پناه ماندم.
او را گفتن: تو برو درمنزل ما بخواب، ما نیز می آییم.
تا صبح چگونه بگذراند در کلبه خوابش برد. برای حفظ سرما هست و چهار پسر بیرون کلبه از سرما مردند! نظرات شما عزیزان:
اگه ی به جای "ش" شاطر "ق" بزاری بهتره
پاسخ:هااااا اونم میشه خخخخخخخخخخخخ
ادامه مطلبت داغونم کرد میدونی چرا چون تا اخرش با لبخند خوندم منتظر بودم که هی خنده دار تر بشه که نشد چرا با احساسات مردم بازی میکنی اخهههههههههههه
پاسخ:هاااااا چون حال میده خخخخخخخخخ لایک یادت نره:)) |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |